تعریف های زیر را در نظر گیرید:
۱- همجنس گرا (Homosexual) : وقتی فرد ارتباط روحی – عاطفی هادی به رابطه جنسی را فقط و فقط با همجنس خود می تواند برقرار کند و رابطه با جنس مخالف نه تنها برای او لذت بخش نیست که چندش آور است.
۲- دگرجنس گرا (Heterosexual) : وقتی فرد ارتباط روحی – عاطفی هادی به رابطه جنسی را تنها با جنس مخالف می تواند برقرار کند و رابطه با همجنس نه تنها برای او لذت بخش نیست که چندش آور است.
۳- دو جنس گرا (Bisexual) : وقتی فرد ارتباط روحی – عاطفی هادی به رابطه جنسی را نه تنها با همجنس خود _نه لزوماً به طور تمام و کمال_ بلکه با جنس مخالف نیز کمی تا قسمتی می تواند برقرار کند. این گرایش ممکن است به صورت مقطعی یا دوره ای با اثرگیری از فرد و محیط به یکی از دو گرایش اول بیشتر میل کند.
۴- همجنس باز و دو جنس باز : تنها میان همجنس گرایان و یا دوجنس گرایان عده ای هستند که روابط متعدد و به نسبت سطحی جنسی با همجنس خود یا هر دو جنس برقرار می کنند. علت آن از بی بند و باری و تنوع طلبی و عدم تعهد جنسی گرفته تا مهیا نبودن شرایط فردی و یا اجتماعی، عدم پذیرش جمعی و یا عدم دسترسی به جنس مخالف _در مورد دو جنس گرایان_ گسترده است. کلمات دیگری با این مفهوم در زبان پارسی وجود دارند که نوعی دشنام در زبان محاوره ای هستند.
زبان انگلیسی بار توهین آمیز کلماتی مانند gay و queer را به مرور زمان و به نسبت گذشته از دست داده ولی کلماتی را برای دشنام دادن حفظ کرده است.
این جمله ها را در نظر گیرید:
همانطور که مردان زن-داری هستند که زن بازند، همجنس گرایانی نیز وجود دارند که همجنس بازند. دو جنس گرایانی نیز هستند که دو جنس باز یا تنها همجنس بازند.
یک همجنسگرا نمی تواند دو جنس باز باشد و لزوماً همجنسباز نیست.
نکته بسیار مهم که به تعاریف نور حقیقت می تاباند این است که پدیده ها در طبیعت، صفر و یک نیستند بلکه همواره طیف پیوسته ای میان دو حد نهایی اند.
گرایش و به دنبال آن رفتار جنسی انسان نیز تنها برای آسان سازی بررسی در این تقسیم بندی ها جای داده می شوند وگرنه طیف پیوسته ای میان مطلق همجنس گرایی و مطلق دگر جنس گرایی وجود دارد.
همینطور با طیف پیوسته ای میان مرد مرد و زن زن از نظر جنسی، جسمی، جنسیتی، رفتاری، پنداری و ... روبرو هستیم. (ر.ج. مقیاس برداری)
همینطور با طیف پیوسته ای میان رفتارهای جنسی خارج از هنجار روبرو هستیم.
درست به دلیل پیوسته بودن طیف گرایش جنسی است که یک همجنس گرا ممکن است روزی بتواند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و میان همجنس گرا بودن یا دو جنس گرا بودن خویش با خود گلاویز شود.
درست به دلیل این پیوستگی است که مثلاً بسیاری از مردان زن دار نمی دانند چرا به فلان مرد جوان کشش دارند یا بسیاری در شرایط عدم دسترسی به جنس مخالف، با همجنس نیز می توانند وارد رابطه شوند.
مواردی از این دست نه همجنس گرایی است و نه دگر جنس گرایی، بلکه رفتار دو جنس خواهانه با پشتوانه گرایش به دو جنس است که می تواند با تعدد رابطه جنسی و به طور نسبی سطحی ماندن آن ها به دو جنس بازی، همجنس بازی، زن بارگی و ... منجر شود یا برعکس با خودشناسی و تعمیق رابطه در قالب تعهد و رابطه "یک برای یک" به یکی از دو حد نهایی _همجنس گرایی یا دگرجنس گرایی_ محدود گردد و قالب زده شود تا در یک جهت به شکوفایی برسد و امنیت فرد، متناسب با تعریف های جاری از خانواده قابل تأمین باشد.
بعید نیست که جوامع آینده خانواده را با در نظر گرفتن زوج های دو جنس گرا باز تعریف کنند. چنین تعریفی تنها در صورت تأمین امنیت جامعه ممکن می شود و خارج از مقوله حاضر است.
در این طیف های پیوسته، رفتارهای جنسی علاوه بر ژنتیک از واکنش های شیمیایی درون-بدنی و از محیط نیز اثر می گیرند و در صورت برداشتن قالب ها و تابوهای زندگی جمعی در طول زمان می توانند تغییراتی داشته باشند.
برای درک این پیوستگی نیازی به متخصص و آزمایشگاه های مجهز نیست، کافی است به دور و بر خود نگاه کنیم.
باید توجه داشت که همجنس گرا یا دوجنس گرا بودن گرایش اند و غیر اختیاری اند ولی همجنس باز یا دو جنس باز شدن، نوعی رفتار جنسی مرتبط با این گرایشات است که در دست اختیار آدمی و اثر پذیر از شرایط محیطی اند.
"همجنس خواهی"، "دو جنس خواهی" و یا "دگر جنس خواهی"، ترکیب هایی هستند که از آنها در بیان گرایش نباید استفاده شود چراکه شبهه انتخاب گرایش جنسی را در ناخودآگاه خواننده یا شنونده نا آشنا ایجاد می نمایند. این ترکیب ها با به کارگیری مصدر "خواستن"، بر رفتارهای ارادی جنسی دلالت می کنند.
این جمله ها را در نظر گیرید:
یک همجنسگرا همجنس خواه نیز هست.
یک دو جنس گرا دو جنس خواه نیز هست.
یک دو جنس گرا همجنس خواه هم هست.
یک همجنسباز گرچه همجنس خواه هست ولی لزوماً همجنس گرا نیست، می تواند دوجنس گرا باشد.
همجنس خواهی و دو جنس خواهی ترکیب هایی اند که هم می تواند بر گرایش های جنسی و هم رفتارهای جنسی دلالت کند و تفکیک آن دو برای مخاطب نا آشنا با این مفاهیم غیر ممکن است.
به کار بردن آنها در هر چینشی از واژه ها و به جای گرایش ها یا حتی به جای رفتارهای جنسی هوشمندانه نیست چراکه برای مخاطب هاله ای از ابهام دور اقلیت جنسی می کشد.
استفاده به جا از واژه ها به نافرهیختگان فرصت استفاده نابجا را نمی دهد. البته مخالفان ما همواره به دنبال هاله و آب گل آلود می گردند!
روشن است که جامعه حال حاضر ایران با تفسیر و تبلیغ اخلاق، تقوی، دین و قانون موجود سعی می کند از راه محدود کردن و یکدست دیدن این طیف پیوسته و گرفتن آزادی عمل از رفتارهای همجنس خواهانه، امنیت خود را تضمین کند، رفتارهایی که بیم آن می رود در تعدد و عدم تعمیق به همجنس بازی منجر شوند.
روشن است جامعه در این نوع نگاه، همجنس گرایان و دو جنس گراهای معتقد به ارزش های خانواده را نیز مظلومانه حتی از همه هستی خود ساقط کرده است.
این اقلیت ها هنوز در برخی جوامع نا آگاه به اصل ماجرا، به ظلم خفه می شوند و البته راه عدل راهی است که ستون قانون را عادلانه به خانه های عشق می برد تا از فساد و هرز رفتن میل جنسی و فروریختن سقف عشق جلوگیری کند.
به امید عدالت از کلام تا عمل