برای آگاهی از پیوستگی گرایش های جنسی و گرایش های جنسی-جنسیتی حتماً به متخصص، آزمایشگاه های مجهز و یافته های جدید علمی نیاز نیست؛ کافی است به دور و بر خود نگاه کنیم.
درست به دلیل پیوستگی طیف گرایش جنسی، بسیاری از مردان زن-دار نمی دانند چرا به فلان مرد جوان کشش دارند یا بسیاری در شرایط عدم دسترسی به جنس مخالف، با همجنس خود نیز می توانند وارد رابطه شوند و این برای آنها غیر ممکن نیست و چندش آور نمی نماید. (وجود این پیوستگی، توجیهی برای برقراری روابط جنسی سطحی و نادیده گرفتن اثر تربیتی و پرورشی محیط نیست.)
درست به دلیل پیوستگی گرایش جنسی، یک همجنس گرا ممکن است روزی بتواند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و میان همجنس گرا بودن یا دو جنس گرا بودن خویش، با خود گلاویز شود.
به دلیل پیوستگی گرایش جنسی-جنسیتی، برخی زنان وارد عرصه هایی می شوند که از دید عده ای برای یک زن، عجیب، بعید و مردانه است؛ همچنین برخی آقایان حرفه هایی دارند که صبر و حوصله و ظرافت زنانه می خواهد.
با این وجود انسان ها یکدیگر را بیشتر از روی ظاهر قضاوت می کنند. اگر کسی سبیل داشت می گویند مرد است و اگر دامن پوشیده بود زن می شود. هیچ یک از ما یک فرد را به آزمایشگاه نمی فرستیم تا ببینیم زن است یا مرد و اگر زن است پس چرا رفتاری مردانه دارد.
برای درک درست خصوصیات یک فرد از نظر نری و مادگی (جنس)، مردانگی و زنانگی (جنسیت) و گرایش جنسی، باید دستگاه مختصاتی حداقل یازده بعدی تعریف کنیم و از روی آن مختصات فرد را تعیین نماییم. این مختصات کمک می کند نه تنها زن و مرد درون یک فرد بلکه خویشتن خود را بیشتر بشناسیم، روابط خود را بر مبنای شناخت بهتری آغاز کنیم و به درستی ادامه دهیم.
ده بعد از یازده تا، جنسی-جنسیتی و یک بعد آخر گرایش جنسی _ در ارتباط تنگاتنگ با ده بعد جنسی-جنسیتی _ است. این یازده بعد، بدست آوردن مختصات هر فرد_هویت جنسی-جنسیتی و گرایش جنسی وی _ را ممکن می کنند.
دانستن این مختصات برای هر فرد نه تنها در خودشناسی و تنظیم رفتارهای اجتماعی و جنسی وی، بلکه در آموزش و پرورش، تصویب قوانین و دیگر عرصه های زندگی جمعی به کار می آید.
ابتدا ابعاد جنسی-جنسیتی و سپس بعد گرایش جنسی مطرح می شوند:
۱- بعد تناسلی ( جنسی ): بازه ای پیوسته از اندام جنسی نرینه تا مادینه (دوجنسی ها از نظر اندام جنسی در این بازه قرار می گیرند. توضیحات بیشتر در ادامه آمده است.)
۲- بعد بدنی ( جسمی ): بازه ای پیوسته از فیزیک بدنی کاملاً مردانه تا کاملاً زنانه (مثلاً استخوان بندی و رویش موی بدن)
۳- بعد چهره: بازه ای پیوسته از چهره مردانه تا زنانه (نه اینکه در هنر هفتم و آرایش و گریم بلکه در زندگی روزمره، چهره های زنانه مردان یا قیافه های مردانه زنان دیده می شوند)
۴- بعد رفتار: بازه ای پیوسته از رفتار کاملاً مردانه تا کاملاً زنانه (بارها از روی رفتار و حرکات یک نفر شنیده ایم یا حتی خودمان گفته ایم که فلانی (زن) باید مرد می شد یا برعکس)
۵- بعد صدا: بازه ای پیوسته از صدای کاملاً مردانه تا کاملاً زنانه (چند بار از صدای پشت سر یا تلفن، زن یا مرد بودن یک نفر اشتباه گرفته شده است؟)
۶- بعد عواطف: بازه ای پیوسته از احساسات و عواطف منتسب به مردان تا منتسب به زنان (پدرانی که عواطف مادرانه دارند و زنانی که عواطف ظریف ندارند، دیده می شوند.)
۷- بعد ادراکی: بازه ای پیوسته از شیوه ادراکی منتسب به مردان تا منتسب به زنان ( همه زن ها بد رانندگی نمی کنند! در عین اینکه مردها مثل زن ها فکر نمی کنند! )
۸- بعد پنداری: بازه ای پیوسته از برداشت خود فرد از خودش. پندار کاملاً مردانه تا کاملاً زنانه (دوجنسه ها معمولاً پنداری از خود دارند که مغایر با بعد جنسی آنهاست.)
۹- بعد پوشش ظاهری: زنانه پوش بودن یک مرد یا آرایش موی کوتاه یک زن یا استفاده یک مرد از جواهر آلات و ... در این بازه قرار دارند که نمودهای اجتماعی چنین پوششی در دو مورد آخر به دلیل کمتر شدن تابوها بیشتر دیده می شوند.
۱۰- بعد فام-تن (کروموزوم) جنسی: دو فام-تن جنسی X و Y برای انسان مطرح است که در ترکیب های مختلف دیده شده اند. (ژن ها روی رشته های دی ان ای DNA تعریف می شوند و رشته های دی ان ای، فام-تن های درون سلول های ما را می سازند.)
این ابعاد دهگانه را نمی توان برای راحتی در دو جنس نر یا ماده و در دو جنسیت مرد یا زن خلاصه کرد. حتی نمی توان تنها در یک بعد از زن(مادینه) مطلق تا مرد(نرینه) مطلق خلاصه و پیوسته کرد. نمی توان بعد فیزیک جسمی، چهره، صدا یا بقیه بعدها را یکی دانست چون افرادی هستند که در یک محیط معین و در یک دوره مشخص از حیات، مثلاً اندام جنسی مردانه دارند ولی چهره و صدایی بیشتر زنانه و رفتاری بیشتر مردانه و احساساتی بیشتر زنانه و خویش-تصوّری مردانه و فام-تنی زنانه! ترکیب های زیاد دیگری هم با این ده بعد می توان در نظر گرفت و با شدت های متفاوت از مردانگی تا زنانگی، نری تا مادگی در افراد جامعه دید.
آیا تنها همین ده بعد است؟
ممکن است ابعاد دیگری هم یافت ولی شرط افزوده شدن یک بعد دیگر این است که آن بعد را در ابعاد دیگر نتوان ادغام کرد. (عدم امکان درهمیدگی)
یک بعد دیگر برای تشخیص ویژگی های فرد وجود دارد که ...
ادامه مطلب را با بر چسب " مقیاس برداری " در پست های آینده دنبال کنید.