اولین قراری که گذاشتی یادته؟ اولین باری که با یه نفر رفتی چی؟
معرفی تجربه همجنس
تجربه های شخصی بسیار ارزشمند اند. هر یک از ما همجنس گرایان تجربه هایی برای به اشتراک گذاشتن داریم.
تجربه هایی با زمینه حقوقی، رابطه جنسی، بهداشت جنسی، رابطه عاطفی، سفر، آشکارسازی هویت جنسی، خودشناسی و ... را در اختیار یکدیگر قرار دهیم.
سکس سبز:
اولین باری که همه وجودم ریخت وقتی بود که پارتنرم گفت :" تو از من نپرسیدی بیماری دارم یا نه " بهش گفتم : "چرا پرسیدم گفتی ندارم." تو ذهنم گذشت می خواد بهونه بیاره که تو نپرسیدی وگرنه می گفتم. با وحشت پرسیدم مگه داشتی؟!
تو اون چند ثانیه تا نه گفتنش دنیا ایستاد. داشتم تموم می شدم. به شوخی گفت : "اگه با کسی رفتی ازش بپرس."
یه جواب آبدار بهش دادم بگذریم، اولین سکس رو حتماً یادت هست، شما هم مثل من نپرسیدی؟ اولین باری که دونستی سکس می تونه ایدز یا هپاتیت رو منتقل کنه چی، یادت هست؟ اولین باری که فهمیدی لوسیون نباید از جنسی باشه که کاندوم رو پاره کنه چی؟ اولین شگرد هات کردن یه سکس که مخصوص خودته. حالا شاید خیلی چیزها بدونی ولی خیلی ها برای یه سکس بهتر چشم به تجربه تو دوختن. نذار چشم ها شون رو ببندند. بنویس.
اولین ها:
اولین قراری که گذاشتی یادته؟ اولین باری که با یه نفر رفتی چی؟
اولین قراری که گذاشتی یادته؟ اولین باری که با یه نفر رفتی چی؟
همیشه اولین قرارها دلهره و ریسک یه اتفاق غیر منتظره رو داره. اولین باری که خودت رو با یه نفر تنها می بینی، تصمیم گیری سخته.
وقتی گی باشی و وقتی تو ایران باشی اتفاقات، همیشه معلوم و یکرنگ مثل هم نیست؛ واقعاً رنگین کمونه.
حتماً از هر کدوم چیزهایی یاد گرفتی که دفعات بعدی رو ساده تر و کم هزینه تر کردند.
حتماً خاطرات خوش و ناخوشی داشتی که هنوز یادته.
به ما هم می گی؟
فکر درمان:
شاید خیلی از ما به فکر درمان افتادیم. شاید خیلی از ما قدم هایی هم برداشته باشیم. فکر درمان از تلاش همجنس برای تغییر گرایش خود می گه. شما هم از تلاش خود و نتیجه اش بگید.
شاید عده ای از همجنس گرایان روزی به این فکر کرده باشند که اگر امکان ارتباط با جنس مخالف را در جامعه بدون تابو می داشتند می توانستند با جنس مخالف ادامه دهند. یا برخی فکر می کنند اگر همین حالا چنین تجربه ای را داشته باشند ممکن است بتوانند در آینده با جنس مخالف زندگی کنند.
وقتی انسان با طیف پیوسته ای از گرایش جنسی روبروست که از محیط نیز اثر می گیرد، چنین تلاشی برای تغییر رفتار جنسی بعید نیست. می توان گفت ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است ولی روشن است که هر ماهی را نمی شود به هر آبی انداخت.
آیا نباید مراکزی باشد که همجنس گرایان زن یا مرد بتوانند با هم آشنا شوند و رابطه ای را تجربه کنند؟
شما هم از تجربیات خود بگویید.
دانستنی ها:
همه چیز را همگان دانند ولی جامعه همجنس گرایان چقدر به هم می آموزند. دانسته ها را به اشتراک بگذاریم.
سفر همجنس:
خیلی دلم می خواست می دونستم تو هر شهر چه وقت کجا برم که جی ها بیشتر اونجا جمع می شن.
کی بهتر از یه همجنس آدرس می ده!
تو هر شهری که هستید یا به هر جای دنیا که سفر کردید و فکر می کنید دیگران باید اونجا رو بشناسند به دوستان معرفی کنید.
مشاوره گروهی:
مشاوره گروهی برای انتقال تجربیات هر یک از ما به دوستانی است که با یک پرسش در انتظار پاسخ هستند.
حقوق هم جنس:
اشتراک تجربه های حقوقی، پرسش ها و راهکارها تلاشی است که نه تنها به هم جنس که به قانون گذار کمک می کند.
آشکار سازی هویت جنسی:
شاید هویت جنسی به اجبار تصادف یا سن ازدواج و مانند اینها برای اطرافیان رو شود ولی بهتر است فرایندی باشد که به مرور شکل می گیرد.
ولی قبل از آن خود فرد باید همجنس گرا بودنش را بشناسد و حقیقت رابپذیرد. هویت جنسی پس از "آشکارسازی درونی" برای اطرافیان باید آشکار شود. ( آشکارسازی بیرونی )
به دوستان بگویید هویت جنسی خود را چگونه آشکار کردید یا چه نظری در این باره دارید.