تفسیری که به سرعت از گفتگوی دینی حذف می شود. ( قسمت اول )


این پست در حمایت از آزادی بیان و گفتگوی دینی و سپاس از نویسنده مقاله (ناشناس) و به دلیل مظلوم بودن آن مطرح می شود چراکه اندکی پس از انتشار در یک سایت مذهبی حذف شد. 
انتشار این مقاله به منزله تأیید دینی یا علمی آن نیست.
این مقاله از دریچه اسلام و قرآن به همجنس گرایی می نگرد و بسیار زیبا دروازه ای بزرگ برای مسلمانان همجنسگرا باز می کند و با کمک گرفتن از کلام قدسی و نقل قول های روایی، زبان علم را تنها منطبق با کلام خدا می داند.     
  

سلام.
امیدوارم این بار دوستان به جای اینکه تاپیک رو حذف کنن، مطلب رو رد کنن و جوابی منطقی برای بحث ارائه بدن.
وقتی امروزه جویای نظرات علمای دین در مورد همجنس خواهی میشیم تا 90% از این بزرگان در صدد مخالفت بر می آیند و به آیات قرآن اشاره میکنن که به لواط اشاره کرده.
اما آیا لواط همان ارتباط ساده جنسی دو همجنس است؟
آیا بین زنا و رابطه جنسی مرد و زن تفاوتی وجود ندارد؟ آیا بین زنا و تجاوز تفاوتی نیست؟
در آغاز نظر پیامبر اسلام و امامان شیعی را از دیگاه تاریخ بررسی می کنیم.

در حدیث ابوبکر حضرمی از امام صادق(ع) آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:
خداوند مرد مفعول را در زندان جهنم حبس می کند تا از حساب خلایق فارغ شود، آن گاه فرمان می دهد او را در طبقات جهنم یکی پس از دیگری وارد کنند تا به پایین ترین طبقه وارد شود و هرگز از آن جا بیرون نمی آید.
روایتی از جعفر امام ششم شیعیان می‌گوید:
 اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بی نیاز می‌شدند و این موجب قطع نسل بشر می‌شد و مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آورد.
و در حدیثی منتسب به علی امام هشتم شیعیان:
 وی تحریم همجنسگرایی را به این دلیل می‌داند: فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده و به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع می‌گردد، و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد می‌گراید، و دنیا به ویرانی می‌کشد.
چند نمونه بالا برای مثال ذکر شد روایات بسیاری در این مورد هست.
به طور کلی وقتی نظرات امامان، فقها و عالمان دین رو زیر نظر میبریم چند نکته به چشم میخورد :
1-  لواط همان ارتباط جنسی دو مرد است.
2- لواط گناه کبیره است و حتی از زنا فجیع تر.
3-  لواط به ذکر قرآن حرام است .
4-  لواط به نقل از روایات پیامبر حرام است .
5-  لواط به چند دلیل منطقی و علمی حرام است .
1-5- باعث عدم رشد جمعی جامعه می شود.با ازدواج دو مرد تولید مثل حاصل نمی شود .

2-5- باعث بی اخلاقی در جامعه میشود.تنها هدف لواط شهوت است .

3-5- اسراف است چرا که با وجود زنان برخی از مردان به دنبال هم جنس خود می روند .

4-5- فرد همجنس خواه خلاف ذات وجودی خود عمل می کند چرا که زن و مرد برای هم آفریده شدن .
   
این نظرات به ویژه در نوشته های علمای متاخر دین مثل آیت الله منتظری، مطهری و بسیاری دیگر و هم در روایات امامان و پیامبر دیده می شود.

اما از دید یک فرد همجنس خواه این یک ظلم است.در ادامه آیات قرآن رو زیر ذره بین می بریم.
و همچنین باید برسی شود نظرات فقها چقدر ارزش اعتباری دارد؟
روایات امامان تا چه قدر ارزش اعتباری دارن؟
آیا امکان برداشت اشتباه پیامبر از آیات قرآن وجود دارد؟
آیا روایات بزرگان دین مورد تحریف قرار نگرفته است؟
حالا بد نیست نظر دین رو از دیدگاه دیگه برسی کنیم.
نظر اسلام به تعبیری دیگر:
متاسفانه در همه جا و همیشه زمانی که یک جنبش، گروه یا سازمانی شکل می گیرد افرادی پیدا میشن که به اصطلاح به آنها کاسه داغ تر از آش گفته میشه
افرادی پیدا میشن از پاپ کاتولیک تر.البته به نظر خودشان.
مسلما در اسلام هم بسیاری از این افراد وجود داشته و دارند .کسانی که از این ور بوم می افتن و میشن علی الله ی . فاطمه را دختر خدا میدانند .مسیح رو پسر خدا میدانند .کسانی که در زمان صدر اسلام از پیامبر بیشتر نماز میخواندن.در جایی که دیگر واجبات دین را فراموش میکردن.
افراد تند رو در هر کابینه ای یافت میشود در اسلام هم کم نیستند .آیا این امکان وجود دارد که روایات(در مورد لواط) توسط این افراد تحریف شده باشد.( منظور از این افراد شاید 95% تمام جامعه باشد)
در مذهب شافعی فتاوایی از برخی فقها آمده که بر اساس آن لواط با غلام مملوک (عبد) حد ندارد و مخالفین شان نیز آن را به حلال بودن لواط تعبیر کرده‌اند. برای مثال ناصرخسرو می‌سراید:
می و قیمار و لواطت به طریق سه امام

مر ترا هر سه حلال است، هلا سر بفراز
مشهور است مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی لواط را جایز دانسته، هرچند در المؤطای مالک چنین چیزی وجود ندارد و مالکیان نیز آن را قبول ندارند. مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران در این مورد نوشته‌است: «شاهدبازی حرام است و همهٔ پیران و زاهدان کنند. وقتی فقهای اربعه با این اوضاع روبرو می‌شدند ناچار بودند فتوایی بدهند که نه سیخ بسوزد نه کباب. لذا برخی غلام غیرمملوک را منع و غلام مملوک را تجویز کرده‌اند.

جالب اینجاست که در زمان فتفای مالک بن انس با اینکه او عالم دینی بوده و لواط با شرط جایز دانسته اما پیروان آن فرقه این فتوا را قبول ندارن چرا؟
نه تنها در اکثریت عالمان دینی تند رویی وجود دارد بلکه میان مردم هم اکثرا به همین صفت روی آورده اند.
اما چرا اکثریت مردم با این مسئله مخالف هستند؟
امری طبیعی است که در اکثر مواقع اکثریت مخالف اقلیت هستند و اقلیت را جزئی متفاوت و جدا از خود می دانند و با اقلیت به صورت یک بیگانه رفتار می کنند
مثلا اقلیت سیاه پوستان در امریکا .زمانی سیاه پوست بودن یک ننگ بود در جامعه امریکا چرا که اکثریت سفید پوست خود را جدا از اقلیت سیاه می دانستند
اما چرا امروز در امریکا سیاه بودن دیگر ننگ نیست؟ این حاکی از آن است که رشد فرهنگی جامعه امریکا در سال های اخیر زیاد بوده و آنها توانستند درک کنند که تفاوت ظاهری افراد ملاک ارزش انسانی آنها نیست.
پس سیاه پوستان تنها برای اینکه در اقلیت بودن مورد ظلم قرار می گرفتند. (البته من کاری به دولت ندارم رابطه مردم با مردم مد نظرم هست)
شاید اگر اکثریت مردمان دنیا و جامعه سیاه بودند این سفید پوستان بودن که مورد ظلم و تنفر واقع می شدن
و این مشکل تنها به علت نبود فرهنگ و عدم رشد روانی جامعه بوجود می آید.
اقلیت و اکثریت همیشه در تضاد باهم بودند و همین تضاد هاست که مرز میان اقلیت و اکثریت را تعیین می کند و منطقیست که این تفاوت و تضاد، مخالفت هر دو طرف را نسبت به رفتار طرف روبه رو در پیش داشته باشد.
در نتیجه اینکه اکثریت جامعه با اقلیت همجنس خواه مخالفت کند و حتی فتفای عالم دینی خود را باور نکند امری طبیعی است.
با تمام سرسختی‌هایی که در مقابل همجنسگرایی در میان علمای اسلام وجود دارد، تعداد بسیار کمی از امامان مساجد نه تنها اسلام را مخالف همجنسگرایی نمی‌دانند بلکه ازدواج دو زوج همجنس را به صورت دینی یعنی نکاح به اجرا در می‌آورند.
آرش نراقی دین‌پژوه، معتقد است برای بررسی دیدگاه اسلام درباره همجنس‌گرایی بایستی به تمایز همجنس‌گرایی و لواط توجه کرد.
یکی از اهداف این مقاله اشاره به تفاوت میان همجنس خواهی و لواط است.
در مسیحیت، برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنس‌گرایان را رسمی می‌دانند و آن را تقدیس می‌کنند. برخی از اساتید الهیات پیشنهاد کرده‌اند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوج‌های همجنسگرا ببندد و برخی همجنس‌گرایی را گناه نمی‌دانند.
در گرایش‌هایی از یهودیت، یعنی نوسازمان‌گرا و محافظه‌کار، همجنس‌گرایی به عنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول است و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد.
به طور کل میبینید که در هر مذهب و فرقه ای اعم از اسلام، بهائیت، تشیع، تسنن، هندوئیسم، یهود، مسیحیت و ... مخالفان و موافقان در مورد همجنسگرایی وجود دارد و این فقط به این دلیل است که کتاب مقدس، قرآن، تورات، انجیل به روشنی به حرام بودن این رابطه اشاره نکرده است و موجب این شده که برخی تندرو های دینی از برخی نوشته ها و آیات، این برداشت را کنند که رابطه جنسی دو مرد حرام است در مقابل برخی هم این برداشت را ندارند.
چرا خداوند به روشنی در این سه کتاب ذکر نکرده که رابطه دو مرد حرام است؟
چرا ده ها مورد درباره زنا آیه وجود دارد اما حتی یک مورد به صورت تخصصی و واضح در مورد لواط اشاره نشده ؟
تنها به عنوان یک داستان از قوم لوط!
سوال اول:
آیا حکم پیامبر ،امام یا فقیه میتواند به عنوان حکم شرعی در اسلام باشد . و در روز قیامت خداوند بر مبنای آن قضاوت کند؟
قبل از اینکه به این سوال بپردازیم فرض میکنیم که چنین باشد.یعنی حکم امام معصوم همان حکم باری تعالی باشد .
چند در صد باید مطمئن بود که این روایات صحت دارند؟
روایاتی که از 1400 سال پیش سینه به سینه ،خط به خط ،کتاب به کتاب گشته تا به ما رسیده . در اکثر روایات حداقل یک نفر واسط وجود دارد که نقل قول میکند روایت امام یا پیامبر را.
چه اعتباری به آن فرد نقال وجود دارد؟ آیا او نمیتوانسته روایت را تحریف کند؟
این قضاوت از حضرت امیر المومنین (ع) است :
مردی لواط شده را پیش عمر بردند ، در این هنگام عمر تصمیم گرفت او را تازیانه زند و از گواهان پرسید آیا شما دیدید که با او لواط کردند؟حاضران گفتند: آری . در این جا عمر در اجرای این حکم در مانده گردید و خدمت حضرت علی (ع) عرض کرد نظر شما در باره ی شکنجه و مجازات این مرد چیست ؟ امیرالمومنین (ع) لواط کننده را طلب کرده او را ندید و سپس فرمود: به نظر من باید گردنش زده شود و گردنش را زدند.و عمر دستور داد او را بردارید و ببرید، اما حضرت علی (ع) گفت یک عقوبیت دیگر از او مانده ، عمر پرسید آن مجازات چیست ؟ امیرالمومنین فرمود او را داخل یک بسته هیزم قرار دهید و آتش بزنید.
ذکر دومین قضاوت :
روزی امیر المومنین در میان اصحاب خود نشسته و به گفتگو مشغول بود که مردی نزد آن بزرگوار آمد و گفت : یا امیرالمومنین من با پسری لواط کردم مرا پاک گردان. حضرت فرمود ای مرد این چه حرفی که می زنی شاید اختلال هواس گرفتی به خانه ات برگرد. فردا صبح دوباره نزد آن حضرت آمد و گفت: و حضرت در جواب، همان حرف قبلی خود را زد تا این که مرد در بار چهارم آمد و همان حرف خود را تکرار کرد آز آنجا که کسی چهار بار اقرار کند حد بر او جاری می شود حضرت تصمیم به اجرای حد گرفت و فرمود بر تو سه کیفر است :1- یک ضربه شمشیر هرجا برسد.2- بستن دست و پا و پرتاب از فراز کوه 3- سوزاندن با آتش
سپس مرد گفت؟ یا امیر المومنین کدامیک از اینها سخت تر است : حضرت فرمود آتش و مرد همان را قبول کرد و خود را برای مجازات آماده کرد و دو رکعت نماز خواند و در نماز گفت خداوندا من از گناه خود به سوی تو بازگشتم ونزد جانشین پیامبرت و پسر عمش آمدم تا مرا پاک گرداند. سپس برخاست و به طرف گودال آتش رفت که امیرالمومنین فرمودند که ای مرد بر خیز که فرشتگان آسمان و زمین را به گریه در آوردی خداوند توبه ات را قبول کرد. علت این که حضرت علی(ع) این را فرمودند به خاطر این بود که از طرف خدا قبول شدن توبه مرد به درگاه خداوند به حضرت علی(ع) وحی شد .

در بالا یک روایت از امام علی آمده چه ضمانتی وجود دارد که این روایت دروغ نباشد ؟ روایتی که دو جور بیان شده و به دو نوع متفاوت به دست ما رسیده .در اولی فرد مجرم کشته می شود در ذکر دومی زنده می ماند و از همه جالب تر اینکه برای بخشیده شدن فرد مجرم به امام علی وحی میشود.
همه ما میدانیم وحی یکی از 5 شاخصه پیامبران اولی العظم هست و امامان درجه وحی را ندارند.
پس مشخص است این که به امام وحی شده یک دروغ هست. حال چه تضمینی وجود دارد مابقی روایت هم که به 2 جور مختلف بیان شده دروغ نباشد؟
به طور کلی جدا از این مثال هیچ کس نمیتواند صحت روایات رسیده به دست ما را ثابت کند .چرا که در طول هزار سال این روایات به دست افراد بسیاری رسیده که آنها معصوم نبودند، پس نمی شود احتمال تحریف را رد کرد.
نکته دوم اینکه بر فرض درست بودن این روایات آیا نظر امام یا پیامبر یا فقیه ملاک قضاوت خداوند محسوب می شود؟
در کل صدور احکام شرعی تنها و تنها توسط خداوند صورت میگیرد .باری تعالی نه تنها به پیامبر خود بلکه به هیچ بشری اجازه صدور حکم و قضاوت شخصی بر مبنای علم ناقص بشر را نداده.
برخی از احکام به صورت واضح در قرآن ذکر شده مثل زنا .برخی از احکام توجه خاصی در قرآن نشده .در این مورد حاکم شرعی (خواه امام معصوم .پیامبر یا فقیه) میتواند بر مبنای آیات قرآن.روایات معصومان و نظر عالمان مقدم تنها در احکامی که نیاز به تغییر به علت گذشت زمان را دارند حکمی صادر کند.
مسلما حکمی که واضح در قرآن باشد مثل زنا نیازی به فتوای مراجع ندارد .اما احکامی که ناواضح باشند نیاز به فتوا دارند .
و فتوا نه اینکه نظر دین یا خدا بلکه نظر یک شخص عالم هست.برداشتی که یک شخص دینی می تواند از قرآن کند در قالب فتوا ظاهر می شود .هر کس نسبت به علم خود برداشتی متفاوت دارد و به همین دلیل در برخی مواقع فتواها با هم متفاوت است و گاه در تضاد با هم .
در نتیجه فتوایی که علمای دینی اعلام میکنند 100% نمیتواند درست باشد .امکان اشتباه دارد زیرا عقل انسان ناقص است .
در نتیجه نظرات علمای دینی عصر بعد از امامان اعتباری الهی ندارد و تنها به عنوان یک نظر میان صد ها نظر دیگر قابل تامل است .
امامان:
آیا فتوای امام معصوم می تواند اشتباه باشد؟
اولا هیچ کس نمی تواند بگوید امامان معصوم هستند، نه اینکه بگویم امامان شیعه معصوم نیستند نه، چرا که دلیلی برای اثبات حرفم ندارم
اما چون دلیلی برای عصمت انها هم وجود ندارد نمی توان انها را معصوم دانست.
دلیل:
برای لقب دادن صفتی به شخصی باید بروز آن صفت در آن شخص به اثبات برسد.
چند راه برای اثبات وجود دارد:
1-
اینکه من نوعی در تمام طول زندگی آن حضرات تمام افعال و افکار آنها را زیر نظر داشته باشم یا فرد یا افرادی معتبر در تمام طول زندگی، افعال و افکار آن حضرات را زیر نظر داشته باشند.
گویا این روش غیر ممکن به نظر می رسد. چرا که هیچ کس نمیتواند در تمام طول زندگی شخص دیکر با او باشد در تمام مراحل و اماکن و تمام افکار او را برسی کند.
2-  
از منبعی معتبر عصمت آنها مورد تایید قرار گیرد و منظور از منبعی معتبر، قرآن است .
در این مورد هم در هیچ کجای قرآن به عصمت امامان شیعه اشاره نشده، پس برخی افراد با چه دلیلی آنها را معصوم می دانند؟ آیا به صرف علم و دین آنها؟
این دلیل خوبی برای معصوم دانستن آنها نیست، چراکه هر عالمی در هر رشته ای می تواند گناه کند؛ پس صرف عالم بودن، کسی از گناه دور نمی شود.شاید به مقام گناه بیشتر واقف باشد اما دلیل خوبی برای دوری از گناه نیست.
چه بسا بسیار عارفانی با ده ها سال عبادت مخلصانه با نگاهی از راه به در شدنند. در روایات، بسیار ذکر شده .
اما از نگاهی دیگر:
معصوم کیست؟کسی که با وجود توانایی و اختیار در انجام گناه از آن دوری می کند.
در نتیجه معصوم مبرا از گناه است نه اشتباه. چرا که بشر عقلی نسبی دارد و مسلما امور اجرایی او هم با همین عقل نسبی انجام می شود پس امکان خطا و اشتباه وجود دارد حتی برای معصومین .
چه ضمانتی وجود دارد امامان معصوم برداشت اشتباه از قرآن نکرده باشند؟
هیچ ضمانتی وجود ندارد .امامان معصوم نیز مثل فقهای امروزی تنها برداشت خود از قرآن را بیان کردند برداشتی که با همین عقل نسبی صورت گرفته.در نتیجه روایات معصومین بر حسب صحت، اعتباری الهی ندارد و امکان اشتباه را در آنها نمی شود رد کرد.

در خصوص پیامبر:
شاید در مورد امامان می شد علم آنها را مورد زبان زد قرار داد اما در خصوص پیامبر یا پیامبران نمی شود. چرا که پیامبر امی بوده سواد نداشته و درک او از قرآن از امامان عالم ما کمتر بوده.
پیامبر نه یک شارع بلکه فقط یک پیام رسان بوده .در مورد عصمت پیامبر هم در قرآن اشاره نشده است.حتی در قرآن به اشتباهات برخی از پیامبران اشاره شده که منجر به خشم خدا شده.
به طور کل با اینکه صحت روایات ذکر شده که توسط یک یا چند نقال .طی هزار سال نقل شده زیر سوال هست اما در صورت صحت هم از اعتبار الهی خارج است و تنها به عنوان برداشت شخصی افراد مورد تایید است.

اما در این میان برای دریافت حکم شرعی چه کار باید کرد؟
تنها راه حل زیره نظر گرفتن قرآن است که در مورد لواط تنها به قوم لوط اشاره دارد .
اما آن چیز که در قرآن به آن اشاره شده دقیقا چه امری هست؟

آن چیز که با نام لواط در قرآن آمده چیزی نیست جز تجاوز.
و مسلما که تجاوز گناهی بزرگتر از زنا هست چرا که در عالم زنا 2 طرف ماجرا رضایت به انجام کار دارند اما در عالم تجاوز رضایت یک طرفه هست و این عمل به اجبار و زور از سوی فاعل به مفعول اجرا می شود.
مردم شهر شادى‏كنان روى آوردند (67)
وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾
]لوط] گفت اينان مهمانان منند مرا رسوا مكنيد(68)
قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ ﴿68﴾
و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد (69)
وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ (69)
گفتند آيا تو را [از مهمان كردن[  مردم بيگانه منع نكرديم (70)
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿70﴾
گفت اگر مى‏خواهيد [كارى مشروع[ انجام دهيد اينان دختران منند [با آنان ازدواج كنيد] (71)
قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿71﴾
به جان تو سوگند كه آنان در مستى خود سرگردان بودند (72)
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿72﴾
]لوط] آنها را از عذاب ما سخت بيم داده بود ]ولى] در تهديدها[ى ما] به جدال برخاستند (36)
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
و از مهمان[هاى] او كام دل خواستند پس فروغ ديدگانشان را سترديم و [گفتيم] [مزه] عذاب و هشدارهاى مرا بچشيد. (37)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿37﴾


در قرآن در سوره الحجر از آیه 61 تا 72 به آمدن فرشتگان در قالب انسان به خانه حضرت لوط اشاره شده است.به نقل از مطهری فرشتگان در قالب پسران زیبا و خوش رویی به صورت میهمان به خانه حضرت لوط برای آوردن پیام الهی آمدند.
مردمان شهر که قبلا به پیامبر هشدار داده بودند نباید مهمان به خانه اش راه بدهد به در خانه او آمده و خواستار آن میهمانان شدند.(قوم لوط در اذیت و آزار جنسی بیگانه هایی که به شهر وارد میشدند معروف بودند.)
نکته ای که باید مد نظر گرفت این هست که مردم شهر خواستار نظر میهمان حضرت لوط درباره رابطه جنسی نشدند و به نوعی هم پیامبر و هم میهمانان مورد جبر مردم شهر واقع شدند که این نشان گر این است که   ...