راهبرد جنبش همجنسگرایان (پیش نویس - آذر ۱۳۹۱ - بخش شش از پانزده)

بخش های پیشین با "پیش نویس راهبرد " برچسب خورده اند.
ادامه راهنمای نخست: حساسیت زدایی

... زمانی که ما در برقراری ارتباط میان همجنس گرایی با مردم سالاری، با مردمی سالاری، با تحمل دیدگاه مخالف، با احترام به حقوق بشر، با منطق رنگین کمانی (فازی) و طیف نگری، با شادی، امنیت ملی-مردمی، صلح و ... ارزش سازی کرده باشیم.
افزون بر این راهکار، درخواست از رسانه ها، سازمان ها، گروه ها، شرکت ها، مارک ها ، افراد و نو اندیشان مذهبی به اعلام نظر درباره همجنس گرایی، یک قدم به سوی انتخاب فردای آنها باید تلقی شود. راهنمای سوم _ که می گوید برای مدافعان، یک دلیل موجه مهیا کنیم_ نکات و راهکارهایی در راستای چه زمان به کار بردن این درخواست و چگونه به نتیجه رساندن آن، در اختیار می گذارد.

ولی آیا درست است که در مسیر حساسیت زدایی، همه با هم اعتبار یک یا چند رسانه مطرح _ فرد حقیقی یا حقوقی_ و یا به طور کلی طرفداران رسانه ای خود را بالا ببریم؟ هرگز؛ برعکس مراقب صورتی نمایی باید باشیم. اینکه این افراد حقیقی یا حقوقی از اعتبار رنگین کمانی بودن و یا رنگی دیدن، برای سرپوش گذاری بر اهداف خاص خود یا برای بهره برداری سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی مخرب استفاده نکنند و ما را ابزار دست اهداف پشت پرده خویش ننمایند.
از طرف دیگر آینده سیاست گذاری یک رسانه در دست ما نمی ماند و اگر آن رسانه شاخصی برای همجنسگرایی شود ممکن است سخنگوی ما به حساب آید. آنوقت می گویند همجنس گرایان از مثلاً فلان شبکه یا فرد/گروه که مخالف یا موافق فلان چیز هم هست تغذیه می شوند یا می شدند.
این جاست که لزوم راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی که در دست گردانندگی خود ما باشند به خوبی حس می شود.
البته زمانی که به عنوان یک رنگین کمانی بین کانال های مختلف می چرخیم نیز حس شدنی است! امروز بیشتر کانال ها سیاه-سفید اند.
برای نزدیکی به این هدف ابتدا دولت و حزب های عمده باید صاحب کانال تلویزیونی، ماهواره ای و رادیویی شوند. هر حرکت اجتماعی در دنیای امروز نیازمند پشتیبانی رسانه هاست. اصلاحات، دگرگونی ها و هر حرکت دیگری بدون استفاده از رسانه ملی عمق نفوذ ندارد. شبکه های صدا و سیما یا باید حضور عادلانه همه سلیقه ها را حمایت کنند یا به تشکیل رسانه های حزبی، رسانه ویژه دولت و رسانه های ویژه دیگر قوا از راه واگذاری امکانات صدا و سیما تن دهند. تلویزیون رنگی حق هر ایرانی است و ما به جد باید آنرا دنبال کنیم.
پس داخل پرانتز باید گفت از همین حالا به فکر سرمایه گذاری کلان باید باشیم. (راهنمای ششم به بودجه نظر دارد.)
در این میان رسانه هایی _افراد حقیقی یا حقوقی_ که بدون غرض سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و یا مذهبی از حقوق اقلیت های جنسی و جنسیتی حرف می زنند، لیاقت نشان سپاس را دارند.

تا وقتی دغدغه حساسیت زدایی داریم، رسانه، ابزار ما و طبیعی بودن گرایش های جنسی پیام ماست؛ اینکه ما، "مریخی نیستیم." (نرمال بودن تعریف دیگری دارد. ما در اقلیت هستیم.)

چه راه های دیگری برای باز کردن دروازه رسانه ها به روی ما وجود دارد؟
قدرت در دانش و آگاهی، علم و اطلاعات نهفته است؛ پس برای اینکه بتوانیم با قدرت وارد شویم باید با علم تبلیغات و بازاریابی اجتماعی آشنا باشیم. با این آشنایی، روش درست مقابله با حملات تبلیغاتی را نیز می آموزیم. نادانی نسبت به علم تبلیغات و نسبت به بازاریابی اجتماعی نه تنها نمی تواند حساسیت زدایی کند بلکه در مقام علت یک عکس العمل نامناسب براحتی می تواند به حساسیت زایی منجر شود.
از سویی دیگر دروازه تلویزیون و ماهواره به نسبت گران و محکم اند ولی پیش از آنها روزنامه ها و مجله ها در کمین پول اند. پیشتر از آنها دروازه سایت ها و بلاگ ها و تالارهای گفتگو بسیار بسیار ارزان تر گشودنی است.

تارنماهایی که ویژه ما نیستند نیز می توانند به برون آیی جمعی - اجتماعی و گشودن یک روزنه کمک کنند. حضور مجازی از راه بیان دیدگاه روی تارنماهایی که ویژه ما نیستند ولی از ما حرف می زنند، روشی است که به مرور قیچی کشی (سانسور) را تا اندازه ای بی رمق و کند می کند که دیگر نتواند نوک ما را بچیند. البته دیدگاه گذاری در چنین فضاهایی کمتر از بازی شطرنج نیست و در عمل باید به در گفت تا دیوار بشنود! وگرنه آنها راحت ترند دیدگاه ما را حذف کنند. (دیدگاه های عنوان " درگیری مخالفان و موافقان همجنس گرایی در جهان" را در تارنمای الف (اردیبهشت نود و دو) و در جستجوگر مناسب ببینید.)
عضویت در بالاترین، آزادگی، دنباله، بی رنگی و دیگر شبکه های مجازی اجتماعی از هر طیف _ممنوع شده یا نشده_ و انعکاس مقاله ها، بلاگ ها، هنر و حرف دل همجنس گرایان در فضای مجازی کار ساده ای است؟ هزار البته که هست. بودن در فضای مجازی آسان است ولی ماندن سخت. بسیاری از بلاگ ها و صفحه های مجازی رنگین کمانی، هستند ولی جهت ندارند. تنها متولد می شوند و روزی می میرند!

از نظر نباید دور داشت که تمرکز بر این فضا چند ایراد دارد:
اول اینکه امر مشتبه می شود که ما از فضای مجازی برای سازماندهی شورش یا خیزش استفاده می کنیم؛ در حالی که جنبش ما برعکس در بستر زمان و فضایی آرام و تثبیت شده می تواند حرکت کند و بی نیاز از آنگونه سازماندهی، به دنبال قدرت سیاسی نیست و به بردن قلب ها فکر می کند.
دوم اینکه مخاطبان این رسانه ها آگاه تر اند و اقلیت های جنسی و جنسیتی را بهتر می فهمند در حالی که عموم جامعه در فضای انحصار، سخت تر در دسترس اند و دیر تر همراه می شوند ولی از بابت این دومی یک شانس داریم: خوشبختانه ما همه جا می توانیم باشیم؛ از تاکسی گرفته تا مترو، از صف نان تا صف مرغ، از نماز جماعت تا نماز جمعه. حضور و کلام ما خود می تواند یک رسانه باشد. خلاقیت ما سطح پوشش این رسانه را تعیین می کند. گاهی تعریف ماجرای زندگی یک همجنس گرا برای راننده تاکسی یا پرسشی از پیش نماز مسجد محل _مثلاً درباره فلسفه فتوای تغییر جنسیت_ می تواند بیشتر در عمق عوام جامعه نفوذ کند تا سخن گویی چند سخنور در رسانه های برون مرزی.
نمونه مناسبی را از این پیوند بخوانید.
سوم اینکه صاحبان صفحه های مجازی اجتماعی نگران این می شوند که سخنگو و جولانگاه ما شده اند. بنابراین مطالب و پیوندها صرفاً مرتبط با اقلیت نباید باشند. افزون بر آن فضای این رسانه ها را نباید قبضه کنند. جستجوی واژگان همجنس، همجنسگرا، همجنسگرای، همجنسگرایی، همجنسگرایان، همجنسگرایانی، همجنسباز، همجنسبازی و ... در بالاترین، گوگل و دیگر صفحه های اجتماعی، روند فرستادن پیوند را نشان می دهد.
چهارم اینکه این صفحه ها مجازی اند ولی اکثریت جامعه در دنیای حقیقی اند. ما نیز تنها در دنیای حقیقی، حقوق طبیعی و مسلّمی داریم.
پنجم اینکه ارتباط ما با جامعه و نیز میان خود نباید به چند تارنما و فیلترینگ (گیرکشی) وابسته باشد و فضای مجازی تنها امکان نباید قلمداد شود.

مرحله نخست ورود به رسانه ها: (در دید بودن)
وقتی با سلاح قلم ...

ادامه راهبرد را با بر چسب "پیش نویس راهبرد " در پست های آینده دنبال کنید.
خطوط حاضر آسمانی نیست که تغییر بر دار باشد. برای بهتر شدن آن انسان هایی می کوشند که باور دارند تنها نیستند. (حذف عمدی چند ویرگول!)

خواهشمند است دیدگاه های خود را برای بهبود و پیشرفت این راهبرد (استراتژی)، راهنماها (تاکتیک ها) و راهکارها (تکنیک ها) بر چشم رنگین کمانی ها قرار دهید.
آذر نود و یک