راهبرد جنبش همجنسگرایان (پیش نویس - آذر ۱۳۹۱ - بخش دهم از پانزده)


بخش های پیشین با "پیش نویس راهبرد " برچسب خورده اند.
ادامه راهنمای دوم: اقلیت های جنسی و جنسیتی قربانی هستند نه مبارزان آزادی

پلیس در جامعه ای که هنوز نمی داند چگونه عادلانه و به درستی از حقوق اقلیت ها و خانواده حفاظت کند، وجود ندارد. این خود ما هستیم که باید دست پلیس را بگیریم تا راه-رفتن بیاموزد و وجود یابد.
بیان مصادیق جرم، قانونگذار را به حرکت وا می دارد.("داستان گی+سرباز" را جستجو کنید.)
بیان مواردی که با حمایت پلیس از اقلیت های جنسی و جنسیتی به امنیت اجتماعی می انجامد تلاشی است که قانون را با در نظر گرفتن ما شکل خواهد داد.
موارد یا مشکلات شخصی که بیان آن لزوم حمایت پلیس از اقلیت ها را بیشتر آشکار می کند بیان حقایقی مجرمانه می تواند باشد که پشت پرده بی قانونی یا بدقانونی پنهان مانده است، این زنگی است که برای جامعه باید به صدا در آید. این تلاشی برای رسیدن به امنیت بر آمده از عدالت اجتماعی است، امنیتی که اکنون یا دیده نمی شود یا به چشم نمی آید.
تعدی کنندگان به اقلیت ها حتی نگران تماس قربانی مظلوم با ۱۱۰ نیستند، چه برسد به دستگیری و چه رسد به مجازات و قوانین بازدارنده. شاید از یک پیرایشگاه یا آرایشگاه شروع شود، به همین سادگی! خود اقلیت ها در میان خود از چه کسی کمک بخواهند؟

راهبرد جنبش همجنسگرایان (پیش نویس - آذر ۱۳۹۱ - بخش نهم از پانزده)

بخش های پیشین با "پیش نویس راهبرد " برچسب خورده اند.
راهنمای دوم: اقلیت های جنسی و جنسیتی قربانی هستند نه مبارزان آزادی.

برای اینکه در این کارزار قلب های مردم را ببریم، روی "آزادی از" یا "آزادی برای" نباید مانور دهیم؛ برعکس! از نبود یا کمبود امنیت خود و جامعه _بویژه فرهیختگان_ باید بگوییم. باید درباره قربانی شدن امنیت جامعه و خود به بهای حفظ آزادی اقلیتی تمامیت خواه آگاهی دهیم.
افکار عمومی مایل اند از قربانیانی که نیاز به حمایت دارند دفاع کنند نه از کسانی که آزادی بیشتر _البته از زعم آنها_ می خواهند. اگر اقلیت های جنسی و جنسیتی _بنا به تبلیغات مخالفان_ افراد یا گروه هایی هنجار شکن با سبک زندگی عجیب و غریب به نظر برسند که به دنبال برداشتن قید ها و رسیدن به آزادی بیشتر می توانند امنیت خانواده و جامعه را تهدید کنند، سزاوار مقابله خواهند شد تا جایی که آخرین و ابتدایی ترین آزادی آنها نیز سلب شود.

مدیریت پیچیدگی (آشوب) در سیستم های پیچیده (آشوبناک) – بخش سه از سه

بخش های پیشین با " مدیریت در پیچیده بازار" برچسب خورده اند.

تفاوت ها و شباهت های این سه روش مدیریتی را همراه با نمونه های روز می بینیم:
مدیریت چپرو و مدیریت واپسرو از این جهت که هر دو در مرحله دوم سناریو یعنی در واپسروی محصول مشترک می سازند و در منطق دو ارزشی خود اشتراک دارند، گهگاه و بسته به شرایط می توانند بیشتر در طول مسیر و برای محصول نهایی به هم خط داده، جاده صاف کن یکدیگر باشند. وقتی مدیریت چپرو به دنبال مدیریت پسرو به کار گرفته شود، افزون بر بهره گیری از نبود پیچیدگی حاصل از مدیریت پسرو (مثلا بهره گیری از عدم ارتباط ایران با امریکا) از توانایی درک و افزودن پیچیدگی (آشوب) و ایجاد نقاط اهرمی و کنترل آن نیز برخوردار می شود و مدیریت پسرو با میدان دادن به چپروها نوعی پیچیدگی که می داند در میدان عمل و در محصول نهایی کاذب است را می تواند مدیریت کند. (مدیریت غوغاسالاری)
اینکه سیاستی از حلقه خودی ها ارتباط با امریکا و انگلیس را دنبال کند، نوعی فرار به جلو، نوعی ورود متغییرهای جدید و نوعی پیچیده سازی است. اینکه ادامه این ارتباط بر مبنای ارتباط خیر با شر (نظام الهی با نظام شیطان) باشد یا بر مبنای احترام متقابل، دو جور مدیریت چپرو و پیشرو را رقم می زند.

مدیریت پیچیدگی (آشوب) در سیستم های پیچیده (آشوبناک) – بخش دو از سه

بخش پیشین با " مدیریت در پیچیده بازار" برچسب خورده است.

کلاس درسی را به عنوان یک سیستم در نظر گیرید که به تازگی با یک ورودی جدید مانند نصب دوربین مدار بسته مواجه شده است به گونه ای که تنها مدیر و معلمان از آن اطلاع دارند و والدین نیز می توانند از آن استفاده کنند. (نصب دوربین را می توان معادل ورود یک متغییر در نقطه ای اهرمی مانند "نظارت از بیرون کلاس" در سیستم آموزش و پرورش دانست)
یک معلم با شیوه مدیریت واپسرو تلاش می کند تا شخصاً با حذف دوربین و ساده کردن معادله سیستم، از شر پیچیدگی تحمیلی آن یعنی "آقا بالاسر داشتن" خلاص شود.
یک معلم با مدیریت پیشرو با _غیر مستقیم_ علنی کردن وجود دوربین و با آگاهی دادن به بچه ها کار نظارت و اداره کلاس را برای خود راحتتر می کند.
یک معلم با مدیریت چپرو نیز با علنی کردن وجود دوربین کاری می کند که خود بچه ها دخل دوربین را بیاورند.

در این نمونه دو معلم واپسرو و چپرو هر دو یک هدف _یعنی حذف دوربین_ ولی دو روش دارند و در دفتر مدرسه همیشه پچ پچ می کنند و هوای یکدیگر را دارند.
در نمونه ای دیگر متغییر حجاب را در نظر گیرید که حاکمی می خواهد آنرا در نقطه ای اهرمی مانند حضور اجتماعی بانوان اعمال کند.

مدیریت پیچیدگی (آشوب) در سیستم های پیچیده (آشوبناک) – بخش یک از سه

برخی بر این باورند که سیاست و یا اقتصاد فضای حاکم را نمی توان مدل کرد.
اهمیت مدل کردن یک سیستم، در پیش بینی رفتار آن، در برنامه ریزی تحول آن و حتی در چگونگی تحریک آن تا سرحد واپاشی نهفته است. پس از آشنایی با چند مفهوم زیر، قضاوت چنان باوری با شماست.
در ابتدا مفاهیم اولیه و سپس سه شیوه مدیریتی به همراه برخی مصداق های امروزی در ایران و جهان مطرح خواهد شد.
آشنایی با این مفاهیم افزون بر علاقه مندان به موضوعات مدیریتی، برای فعالان مدنی از جمله همجنسگرایان از این جهت لازم است که روشنتر بدانند در چه فضایی هستند و چه نیرویی در کدامین نقطه اهرمی _شرح آن خواهد آمد_ وارد کنند تا به اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی خود برسند. مقاله "سه کنگره، چند حزب یا طرح قلاده" نیز با نظر به این مفاهیم، پیشنهادی برای تحول فضای کنونی مطرح می کند که در صفحه فیسبوک "کمپین رژه صلح" قابل مطالعه است.