احمدی نژاد مشروطه نو را کلید زد؟!

احمدی نژاد اظهارات بی سابقه ای درباره انتخاب غیر مستقیم رهبر و جایگاه مجمع تشخیص و در اقلیت بودن هواداران نامزدهای راه یافته به مجلس مطرح کرد. منبع: ایلنا

عملکرد وی در تضعیف جایگاه سنتی رهبری مشهود بوده است.
معنای این عملکرد و ارتباطش با شعار مدیریت جهانی با درک این تاکتیک روشن خواهد شد که:
"اگر خواستی جایی را مدیریت کنی یا مدیریت خود را تثبیت نمایی ولی توان آنرا نداری، ابتدا آنجا را به آشوب بکش سپس راه چاره ای ارائه بده"
این تئوری دو بازیگر نقش اول سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی را پشت خود دارد. (نه اینکه در دنیا تنها دو بازیگر داشته باشد).
مدیریت جهانی نه از روی علم که از روی همین تئوری سودای آنهاست.
در عرصه داخلی نیز این تئوری در کنار دکترین شوک دنبال شده است تا مقام ها و جناح های داخل نظام از یک طرف خود را واجب الوجود تبلیغ کنند و از طرف دیگر حریف ها را از میدان به در نمایند.
بازنده این ماجرا جریان های برانداز و اصلاح طلب هستند و در اصل ملت ایران بازنده می شود مگر آنکه در میدان عمل، فرمان را بدست گیرد.
سپاس گذار چه کسی باید بود، نمی دانم ولی اظهارات اخیر احمدی نژاد بالقوه این توان را دارد که مشروطه نو (رهبری مشروطه) را به دست خود آنها کلید بزند و بالفعل می شود اگر مردم ماشین وی را هل دهند.
فقط زمانی می توان مطمئن شد تقابل نهاد های بر آمده از جمهوری با نهادهای حکومتی یک بازی تجاری-سیاسی-مذهبی در راستای تئوری بالا نیست که وی در کلام و در عمل خس و خاشاک را به رسمیت شناسد. آنوقت می شود فهمید به درک درستی از مردم سالاری و حتی مردمی سالاری رسیده است.

به امید تابش خورشید و پدیداری رنگین کمان بر پهنه سیاسی ایران